ز "راه قدس از کربلا" به "راه بغداد و سوریه از باشور"
از "راه قدس از کربلا" به "راه بغداد و سوریه از باشور"
افتتاح مرکز
روشنفکری و ورزشی خمینی در کرکوک بر مبنای توافق دو اراده ی جمهوری اسلامی و
اتحادیه میهنی می باشد. بنابراین، هردو طرف نیت و مقاصدی از انجام این کار
دارند. با توجه به عکس پایین، نیت یکیتی تا حدودی روشن است. هدف یکیتی در
مقابله با پارتی که رابطه خوبی با احزاب کوردی اپوزسیون ایرانی مخصوصا حزب
دموکرات کوردستان ایران دارد و با توجه به این احترامی که برای تاریخ
مبارزات حدکا در مقابل جمهوری اسلامی دارد، مکانهایی را در اربیل به نامهای
دکتر قاسملو و قاضی محمد نام گذاری کرده است. بنابراین، یک طرف قضیه،
رقابت و جبهه گیری یکیتی در مقابل پارتی است که به دلیل جبههگیری پارتی در
مقابل جمهوری اسلامی، به حمایت از جمهوری اسلامی می پردازد. دلیل دیگر
فروپاشی داخلی یکیتی است که با زوال قدرت داخلی، قصد دارد به حامی خارجی،
جمهوری اسلامی، در مقابل پارتی که رابطه نزدیکتری با ترکیه دارد، تکیه کند.
اما نقش نیت یکیتی در این امر بسیار کمرنگتر از مقاصد جمهوری
ایرانی/اسلامی می باشد
هدف جمهوری اسلامی از این کار، بسیار فراتر از
کوتهفکری یکیتی است. جمهوری اسلامی چند هدف از این کار دارد که بسیار
فراتر از تحلیلهایی است که امروزه در رسانه ها مطرح است تحلیلهایی که نیت
جمهوری اسلامی را تحقیر کوردها می دانند. قبل از هرچیز باید اشاره کرد این
امر به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی می باشد. انقلاب اسلامی تجلی
ناسیونالیسم ایرانی است و توسعه طلبی ناسیونالیسم ایرانی به جای ژاندارم
منطقه محمد رضاشاه، با شعار صدور انقلاب و راه قدس از کربلا، قصد تسخیر
منطقه، را دارد اما به دلیل شکست عملی و مقابله قدرتهای بزرک با این طرح،
نفوذ فرهنکی را به دخالت مستقیم نظامی ترجیح می دهند، به همین دلیل است
امروزه بحث تئوریک ایران فرهنگی، گستردهتر از ایران سیاسی، و هلال شیعیسم
که روپوش همان ایران فرهنگی است، رواج زیادی دارد. اما اهداف جمهوری اسلامی
از این کار: مهمتر از همه که کمتر در رسانهها به ان توجه شده است، دور
زدن حاکمیت مرکزی حکومت کوردستان باشور و تحقیر و تحریم اعلان استقلال
احتمالی آن است که حاضر به رسمیت شناختن ان نیست و تایید مخالفت یکیتی و
اعلان حمایت از یکیتی برای جلوگیری از اعلان استقلال پارتی. یعنی جمهوری
اسلامی نه حاکمیت مرکزی و منسجم اقلیم را به رسمیت می شناسد که بدون اجازه
حاکمیت اقلیم دست به این کار زده است و نه در اینده استقلال و مرز سیاسی و
فرهنکی این حاکمیت را به رسمیت خواهد شناخت و با این کار حمایت رسمی خویش
از مخالفان استقلال و پشت کردن خویش به استقلال کردستان را بیان کرد. کرکوک
به نوعی مرز و مجرای ورود به عراق شیعه و پیوند به هلال شیعیسم است، هلال
شیعیسم نیز بازتولید کننده ایران فرهنگی در لباس مذهبی است. هدف جمهوری
اسلامی از این کار، تثبیت پیوند خویش با هلال شیعیسم و گسترش نفوذ خود در
این منطقه که، پیام ان این است «راه بغداد و سوریه، از کردستان باشور است»
به این معنی که، حفظ این هلال و ارتباط مستحکم با بغداد، حفظ باشور در زیر
سلطه خویش و عدم استقلال ان است چون با وجود فدرال ماندن عراق، ایران بدون
اجازه از اقلیم با رضایت حاکمیت مرکزی بغداد به ارتباطات خود با سوریه و
بصره و در کل هلال شیعیسم ادامه می دهد اما در صورت اعلان استقلال کوردستان
در باشور، امکان گسست تهران با هلال شیعیسم و تداوم پروژه ایران فرهنکی
کار سختی است. همچنین هدف جمهوری ایرانی/اسلامی، قضیه کرکوک می باشد که
برای مقابله با ترکیه که به دلیل وجود ترکمنهای آنجا، قصد نفوذ در آنجا را
دارد و احتمالا نفوذ در ان برای ماندن کرکوک در زیر حاکمیت عراق شیعی به
جای کورد سنی و حمایت از شیعه های کرکوک و نفوذ و کنترل بیشتر در کوردستان
باشور است. افتتاح کمیته فرهنگی، نه فرهنگی بلکه استراتژیک است. در نظامی
که کوردها حتی از آموزش زبان مادری خویش محرومند، نه تبادل فرهنگی بلکه
استراتژی سیاسی است.
باری اهداف ایران از این کار بسیار فراتر از کوته
بینی یکیتی در رقابت با پارتی است. این افتتاحیه نمادین، نماد و سمبل بسیار
جیزهای فرانمادین و امر سیاسی ایرانی است که متاسفانه دید محدود یکیتی در
رقابت با پارتی مانع از تحلیل درست و درک آن شده است.
- ۹۵/۰۲/۱۲