کورد، ایران و تاریخ

بازسازی تاریخ و هویت کورد در پرتو نقد عقل سیاسی مسلط ایرانی / تاریخی

کورد، ایران و تاریخ

بازسازی تاریخ و هویت کورد در پرتو نقد عقل سیاسی مسلط ایرانی / تاریخی

کورد، ایران و تاریخ

این وبلاگ به تعامل یا تقابل کورد و ایران و همچنین تقابل تاریخ با کورد - میترا خواهد پرداخت به این معنی که تاریخ با جوهر دین و فلسفه و عقل سیاسی ایران در ابتدا واکنشی در مقابل کنش سیاسی و فرهنگی کورد - میترا بود. تاریخ ایران و کرد چنان در هم تنیده شده اند که بررسی یکی بدون دیگری امکان پذیر نیست. در البته این تنیده شدن به معنی همگرایی و یا تعامل نیست بلکه از سنخ دیالکتیک است در عین تضاد امکان جدایی ان نیست اما دیالکتیک نیز نیست چون امکان ظهور سنتزی از این تقابل وجود ندارد این ارتباط از نوع ارتباط واقعیت یا امر نمادین با امر واقع است که در عین طرد امر واقع از سوی امر نمادین، بدون وجود ان امکانیتی نخواهد داشت. هویت کردی برای عقلانیت و تاریخ ایرانی چون امر واقعی بوده است که نظم نمادین ایرانی را با چالش مواجه کرده است در عین حال نظم نمادین ایرانی جز با نفی امر واقع کردی امکان تدوین و تثبیت نمی یافت.

محمد و یار و غار و میترا- مار

hersh qaderi. #هێرش_قادری 🔹🔸🔷 @HQADERI 🔷🔸🔹 | جمعه, ۱۴ دی ۱۳۹۷، ۰۷:۵۳ ب.ظ

heresh qaderi, [01.01.19 03:34]

محمد و یار غار و مار.

محمد در کنار خانه خدای برساخته ابراهیم، غار را مکان نزول وحی کرد غار مکان گفتگوی با خودا میشود و پیوند عمیق با متافیزیک می یابد. غار مکان عبادت و مشاهده خدای متافیزیکی می گردد. غار تاویل تازه ایی یافت دیگر مکان هلپرکی نیست، دیگر مکان رقص دیونیزوسی و اگزیستن شدن بدنها نیست دیگر مکان تاریکی و خلا برای آفرینش انسان نیست بلکه مکان وحی و ارتباط با خداست، مکان انکشاف خلقت خداست. دیگر مکان زبان تصویر نیست مکان بدن کامل نیست، وحی و متن جایگزین زبان تصویر میشود، روحانیت جایگزین بدن میشود. اما هنوز گسست غار از خوددای واقعیش و ارتباط با خدای متن کامل نگشته است غار تاریک، مکان مار است محمد از آن آرام و قرار ندارد در متن اصلیش امکان حل آن نیست در مهاجرت به مدینه فرصت مارزدایی نیز می یابد روایتی است که محمد بر زانوی یار غار خویش، ابوبکر خوابیده است و مار زانوی ابوبکر را نیش می زند ابوبکر درد شدیدی دارد اما بخاطر حرمت محمد که از خواب بیدار نمی شود پایش را تکان نمی دهد اما محمد از خواب بیدار می شود از رنج و ناله ابوبکر می پرسد وی قضیه را تعریف می کند محمد مار را صدا می زند و چرایی نیش زدن یار غارش را می پرسد؟ مار در پاسخ می گوید من ابوبکر را نیش نزدم، زیارت کردم که تبرک بگیرم. مسلم است که ماری ابوبکر را نیش نزده است و اگر زده طق خود روایت ابوبکر از درد می نالد پس زیارت به چه معناست؟ محمد با این روایت می خواهد ما را رام کند مار دیگر دشمن نیست به جای حمله زیارت می کند و به جای فرار عذرخواهی. مار دیگر دشمن ناشناخته تاریکی نیست دوست رامی است که با یک اشاره از عدم تاریکی فراخوانده میشود و در معرض نور قرار می گیرد. محمد با دریافت وحی یازبان متن، از غار مهرزدایی کرد و در سفر مدینه بازمانده آن یعنی مار را نیز زدود اما بازهم به این بسنده نکرد و دستانش را به سوی آسمان دراز کردو دعا کرد کوردها هیچگاه به اتفاق دست نیابند(شرفنامە)؟؟؟ اتفاق بر وزن وفق به معنی توافق و قرارداد یا میترا است. یعنی دعای پیامبر هر دو جنبه را در نظر داشته است هم اتفاق به معنی اتحاد و توافق کوردهاست و هم اتفاق معنای ضمنی میترا.خداوندگاراااا همه می دانستند جز خود ما. اگر نمی دانستند پیامبر و فیلسوف نمی شدند. دوهزاری ما خیلی دیر افتاد. 

  🔷 @HQADERI 🔷

  • hersh qaderi. #هێرش_قادری 🔹🔸🔷 @HQADERI 🔷🔸🔹

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی