کورد، ایران و تاریخ

بازسازی تاریخ و هویت کورد در پرتو نقد عقل سیاسی مسلط ایرانی / تاریخی

کورد، ایران و تاریخ

بازسازی تاریخ و هویت کورد در پرتو نقد عقل سیاسی مسلط ایرانی / تاریخی

کورد، ایران و تاریخ

این وبلاگ به تعامل یا تقابل کورد و ایران و همچنین تقابل تاریخ با کورد - میترا خواهد پرداخت به این معنی که تاریخ با جوهر دین و فلسفه و عقل سیاسی ایران در ابتدا واکنشی در مقابل کنش سیاسی و فرهنگی کورد - میترا بود. تاریخ ایران و کرد چنان در هم تنیده شده اند که بررسی یکی بدون دیگری امکان پذیر نیست. در البته این تنیده شدن به معنی همگرایی و یا تعامل نیست بلکه از سنخ دیالکتیک است در عین تضاد امکان جدایی ان نیست اما دیالکتیک نیز نیست چون امکان ظهور سنتزی از این تقابل وجود ندارد این ارتباط از نوع ارتباط واقعیت یا امر نمادین با امر واقع است که در عین طرد امر واقع از سوی امر نمادین، بدون وجود ان امکانیتی نخواهد داشت. هویت کردی برای عقلانیت و تاریخ ایرانی چون امر واقعی بوده است که نظم نمادین ایرانی را با چالش مواجه کرده است در عین حال نظم نمادین ایرانی جز با نفی امر واقع کردی امکان تدوین و تثبیت نمی یافت.

داعشیسم درون ملی حزبی

hersh qaderi. #هێرش_قادری 🔹🔸🔷 @HQADERI 🔷🔸🔹 | دوشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۵:۲۵ ب.ظ

داعشیسم حزبی نابود کننده اخلاق اجتماعی و ملی.

   داعشیسم در تمام دنیا از جمله داعش موجود، برای بیرون مضر بوده است نه خود گروه فرهنگی ایجاد کنندەی آن. امپراتوری بریتانیا برای بیرون امپریالیسم بود اما در درون بریتانیا انسان پرور بود. اسلام برای دنیای برون شمشیر و تجاوز بود اما برای محیط ظهور و پیروان آن نعمت بود اما داعشیسم درون ملی حزبی، برعکس است برای دنیای بیرون متمدن و دموکرات و آزادی خواه اما در درون کورد، نامتمدن و وحشی. من در اینجا از منظر سیاسی و ملی که با رقابت در میان هم نابود کننده ملت کورد چون مجموعه ایی فرهنگی هستند، نمی پردازم بلکه از منظر پرورش اخلاقی به آن می پردازم که اگر نگاهی به خروجی اعضا و پیروان تمامی احزاب کوردی از فیس بوک تا محافل سیاسی بیندازیم، بی اخلاقی اعضاء حزبی که نتیجه تربیت عصبیت حزبی است را مشاهده می کنیم که به کلی اخلاق و دیدگاه علمی اعضا و پیروان حزبی را نابود کرده است. به فرض مثال، کتب اوجالان برای پیروان پ ک ک حکم قرآنی فرانقد بشری دارد و برای مخالفان پ ک ک، حکم قوریجات و اشغال را دارد. امروز کسی پ ک ک است چون قرآن مقدس و هگل و کانت به کتب اوجالان می نگرد، فردا در صورت ترک حزب یا طرد شدن از حزب، همان کتب برای وی مسخره و سطح پایین به نظر می رسد من مثال پ ک ک را زدم چون مشهود است وگرنه این پدیده عام است. من زمانی که در ایران بودم در مقابل سلفیهای اوجالان، به نقد اوجالان می پرداختم و در مقابل دشمنان کتابهایش از وی دفاع می کردم. برای مثال با دوستی طرفدار اوجالان که می گفت اوجالان برتر از جان هیک و ... است می گفتم ببین در مورد تمدن پارسی چقدر چرت و پرت گفته است و در مقابل دوست دموکرات دیگری که می گفت کتب اوجالان چون استالین قوریجات و چرت است می گفتم استالین در مقابل هگل و مارکس و لوکاچ قوریجات بود اما کورد که هگل و مارکسی ندارد و اوجالان در میان جامعه ی کورد که هنوز هیچ درکی از تاریخ ندارد در درک اهمیت تاریخ، قابل احترام و تامل است. یعنی عصبیت حزبی به کلی ذهن و داوری علمی را نابود و عشق و کین را جایگزین نقد علمی کرده است به همین دلیل مانع از ظهور تفکر انتقادی در میان کورد شده است. عصبیت حزبی یک شبه ستایش علمی را به تحقیر و برعکس تبدیل می کند. اما مسئله مهمتر، رواج بی اخلاقیها و بدزبانیهایی است که در میان سلفیهای حزبی جریان دارد و از فیس بوک و ... در جواب انتقادات شاهد آن هستیم. عصبیت حزبی چون حب لله و بغض لله سلفیها، معیار دوستی و دشمنی اعضا و پیروان احزاب شده است. عصبیت حزبی نه حرمت دوستی را باقی گذاشته است نه حرمت اخلاق و انسانیت را.  یک شبه با دخول و خروج در حزبی، دوستان و دشمنان غیر سیاسی نیز تغییر می یابد. هنوز اخلاق شخصی و حرمتهای انسانی را از عصبیت حزبی و انتخاب سیاسی جدا نکرده ایم. براحتی دوستیها، به دشمنی و مدحها به تحقیر تبدیل می شود. براستی آفت عقلانیت حزبی تنها سیاسی نیست بلکه کلا نقادی علمی و اخلاق شخصی را نابود کرده است. عصبیت حزبی هیچ ارزشی برای انسان مستقل از تصمیم سیاسی وی نگذاشته است و تنها با ما بودن تو را انسان و عالم می کند در صورت با دیگری بودن یا حتی خنثی بودن، نه انسانیتی داری نه شخصیتی و نه علمی. چقدر دوستیها و دشمنیهای سلفیهای حزبی پوچ و کوتاه است. بدبخت آن کسی است که از دوستیها و ستایشهای سلفیهای حزبی مسرور و از نفرتها و نقادیهای آنان ناراحت شود. چه دوستیهایی که یک شبه به نفرت تبدیل می شود و برعکس. بجای روابط حزبی باید از روابط بین الملل حزبی طبق تعریف علمی آن گفت که هر کی به هرکی است و دوستیها و دشمنیها پایدار نیست اما نه به خاطر منافع اقتصادی بلکه بخاطر عصبیت حزبی. چه نفرت انگیز است دنیای حزبی،چه کوچک و تحقیرآمیز است دنیای حزبی، چون کلیتی چه ملی و چه انسانی فراتر از حزب نیست. دنیای احزاب کوردی چون وضع طبیعی هابز، انسان گرگ انسان است چون روابط بین الملل، قانون جنگل حاکم است. در دنیای حزبی دیگری در بیرون چون ایران نیست، دیگری، دیگر احزاب است. هیچ وقت یاد نگرفتیم از زاویه مفاهیم کلی به نقد حزبی بپردازیم عصبیت حزبی مبنای تمامی عشق و کینها و نقد و ستایشهای ماست. داعشیسم نفرت برانگیز اینجا در میان احزاب است، نسبت به همدیگر. عصبیت حزبی نه تنها مانع از تکوین ملت کورد چون مجموعه ایی فرهنگی شده است مانع از رشد اخلاق و انسانیت و تفکر علمی کورد نیز شده است. شاید من نیز اگر چون دوستان در ایران سمپاتی حزبی داشتم هیچگاه قادر به نوشتن آن کتاب نمی شدم و دوستان نزدیکی که در ایران هر کدام سر به حزبی بودن شاهد هستند، هیچ سمپاتی به هیچ حزبی نداشتم و به این مفتخرم و اگر مدتی بنا به تقدیر قاطی شدم نه به دلیل عصبیت حزبی بلکه مفاهیم اسطوره ایی چون راسان و سەربەخویی بود که دیدیم فاقد عمق و عمق آن همان عصبیت حزبی است. #هێرش_قادری


🔹🔸🔷 @HQADERI 🔷🔸🔹

  • hersh qaderi. #هێرش_قادری 🔹🔸🔷 @HQADERI 🔷🔸🔹

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی